امروز : یکشنبه, ۷ خرداد , ۱۴۰۲ - 9 ذو القعدة 1444
احیای نظام ارباب-رعیتی دستپخت بنیاد مسکن
روستاهای ایران تاریخ پرفرازونشیبی داشتهاند؛ ولی میتوان گفت که از آغاز دوران تاریخی تا چند دهه پیش، بسیاری از روستاییان مانند کارگران دائمی (اگر نگوییم برده) برای زندهماندن مجبور به کار روی زمین اربابان و دهقانان مالک بودند. روستاهای ایران تاریخ پرفرازونشیبی داشتهاند؛ ولی میتوان گفت که از آغاز دوران تاریخی تا چند دهه پیش، […]
روستاهای ایران تاریخ پرفرازونشیبی داشتهاند؛ ولی میتوان گفت که از آغاز دوران تاریخی تا چند دهه پیش، بسیاری از روستاییان مانند کارگران دائمی (اگر نگوییم برده) برای زندهماندن مجبور به کار روی زمین اربابان و دهقانان مالک بودند.
روستاهای ایران تاریخ پرفرازونشیبی داشتهاند؛ ولی میتوان گفت که از آغاز دوران تاریخی تا چند دهه پیش، بسیاری از روستاییان مانند کارگران دائمی (اگر نگوییم برده) برای زندهماندن مجبور به کار روی زمین اربابان و دهقانان مالک بودند. البته این وضعیت در همه روستاها یکسان نبوده است. روستاهایی نظام انسانیتر خردهمالکی داشته و دهقانانی مانند فردوسی و خانهایی مثل مصدق و امیرکبیر و قائممقام و… هم بودهاند که گاهی دارایی خود را وقف رشد و ترقی مردم همان روستا یا فراتر از آن میکردهاند؛ ولی بسیاری از روستاهای حاصلخیز که امروز روستاهای ییلاقی و خوش آبوهوا هستند (و برخی اصرار دارند آنها را هدف گردشگری معرفی کنند)، متحمل این ظلمت تاریخی بودهاند.
خیلی از ساکنان این روستاها امکان رشد و تحول اخلاقی و انسانی را نمییافتند و قرنها راه پدران خود را تکرار میکردند تا ثروتی حاصل شود که اتفاقا تا پیش از اکتشاف و ملیشدن نفت معمولا عمدهترین درآمد کشور هم بوده است؛ ولی خود روستاییان از آن ثروت فراتر از حفظ حیات بهره چندانی نمییافتند. این ثروت از طریق همان دهقانها و اربابهایی که معمولا جزء طبقات شهری بودند (و نه ساکن روستا) به شهرها هدایت میشد و بخشی از آن هم عمده درآمد دولتها و دیوانیان مستقر در شهر را شکل میداد.
ظاهر امر این روزها تغییر کرده است. پس از اصلاحات ارضی و رشد خدمات (و گاهی صنایع) در اقتصاد، بخشی از روستاها و روستاییان به حال خود رها و گاهی کمجمعیت و متروک شدند. با گذشت زمان تلاش شد رویه عادلانهتری در پیش گرفته شود و خدمات درخورتوجهی (گاهی فراتر از نیاز جمیعت بهجامانده) به روستاها داده شد، از وامهای مسکن و کشاورزی تا زیرساختها و خدمات. ولی همزمان، نقش دولتها هم در روستاها بیشتر شد تا امروز که به نظر میرسد عاملی اساسی هم در پیشرفت اقتصادی و هم در تخریب روستاها شده باشد. از یکسو درآمدهایی جدید در روستاها ایجاد میشود؛ ولی از سویی دیگر به نظر میرسد این درآمدها همچنان بهسوی شهرها و شهرنشینان هدایت میشود و به نظر میرسد نوع دیگری از مناسبات ارباب-رعیتی درحال احیاست یا احیا شده است. عمده برنامهریزی دولتی در روستاها درحالحاضر از سوی دو نهاد انجام میشود که در تقابلی نانوشته قرار دارند، بنیاد مسکن و وزارت جهاد کشاورزی. بنیاد مسکن بهعنوان زیرمجموعه وزارت راه و شهرسازی متمرکز بر محدوده مسکونی (خدماتی) است و با اصولی مشابه طرحهای شهری برای آن طرح هادی تهیه میکند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.